میخوام برم ...

زده به سرم جمعش کنم این وبلاگو ... دلم نمیاد ... یعنی دل کندن سخته ... اما یه جورایی لازمه فک میکنم ! نمیگم دیگه نمینویسم ... اما خب اینجا نوشتن یه جورایی سخت شده ! وقتی همه میشناسنت دیگه نمیتونی هر چی از هرکی و هر کجایی که میخوای بگی ! حتی از خودتم راحت نمیتونی بگی ! دلم میخواد بی پروا حرف بزنم ! میخوام راحت باشم ... و خیلی وقته که اینجا نیستم !  

هیچی سر جاش نیست ... هیچی رو به راه نیست ! کارا درست پیش نمیره ! همش خودمم ... خودمم که خراب کازی میکنم ! خوصله اطرافیانمم ندارم ! حرف مفت زیاد میزننن ... حوصله حرف مفت شنیدنم ندارم ... دوباره دلم میخواد بمیرم ... اما نه زیاد ... کوتاه ... کاش میشد ! کاش میشد از اول شروع کرد .. تمام زندگی رو ..نه از اینجایی که هست نه !   

 حرف زیاد دارم اما دیگه گفتنی نیستن!!