بگو بخشیدمت ...

من بهترم .. خیلی خیلی بهترم .. یه چیزایی رو قبول کردم ! از یه چیزایی هم نمیتونم بگذرم ! حالا شاید بعدا راجع بهشون صحبت کردم ... 

اما حالا میخوام از یه چیزای دیگه بگم ... یه جورایی از دست خودم عصبانیم ! یه کارایی کردم که خیلی خوب نبودن !‌ مثلا یکیش اینه که یادم نمونده بود تولد یکی از دوستای خوبم ۷ اردیبهشته ... البته یادم نرفته بودا ! اما نمیدونم چرا همش فک میکردم که ۱۱ ام هستش .. خیلی حالم گرفته شد وقتی فهمیدم از روز تولدش گذشته و بهش تبریک نگفتم ! یعنی انگار که اب شدم رفتم توی زمین ! این دوست که میگم کسیه که تو تمام این سالای سختیم با من بوده ! یه آدم واقعا مهربون و دوست داشتنیه .. کسی که واقعا لیاقت دوستیای خوب رو داره ! نه اینکه منی که انقده آدم ........... هستم ! (جای خالی رو خودتون با هر بدو بیراهی که میخواین پر کنین )  هومن جان من همین جا جلوی همه ی بچه ها ازت معذرت خواهی میکنم .. و میدونم که تو انقدر بخشنده و مهربونی که وقتی گفتم شرمنده شدم گفتی کاش نمیگفتی بهمون و از این حرفا ... ولی خب من از دست خودم عصبانیم :)) 

 

به قول محمد بخشیدی ؟ بگو بخشیدمت