دختر توی آینه

ابر وباد ودریا گفتن حس عاشقی همینه ...

دختر توی آینه

ابر وباد ودریا گفتن حس عاشقی همینه ...

تعبیر عاشقانه...

آن سال این موقع برف می آمد ... ومن خوشحالم که امسال هنوز نیامده است البته که هوای سرد نوید برفی شدید را میدهد و من باز هم خوشحال نیستم از سفیدی و پاکی ای که خداوند میخواهد برای لحظاتی هر جند سطحی بر زمین بنشاند ! به نظرم مسخره می آید فکر کردن به لحظه ای کوتاه از آن زمان ...همین هم هست که باعث میشود کمتر یاد اوری کنم خاطرات سرد را !

چند روز پیش خانه ی پدر بزرگ مادری: عسل مرا به اتاق کشانده است و تند تند در گوش من حرفهایی از دارا میزند .... او دختر دایی من است و نزدیک 6 سال سن دارد و دارا یکی از پسر های مهد کودکشان است .. مامان که وارد اتاق میشود عسل حرفش را قطع میکند و مامان با کنجکاویه زیرکانه ای از عسل میپرسد که در جه مورد صحبت میکرده ... عسل هم با حاضر جوابیه تمام با لبخند شیطنت آمیزی که بر لب دارد جواب عمه اش را میدهد : ( هیچی آیدا عاشق شده داره از عشقش میگه واسه من ) ... وقتی مامان بیرون میرود رو به او میگویم: (آخه پدر سوخته تو میدونی عشق چیه؟) پشت چشمی نازک میکند: ( خب معلومه ... عشق یعنی این که تو صدای قلب اون یکی رو یعنی عشقتو بشنوی و اونم صدای قلب تو رو بشنوه !!!) و بعد صدای ضربان قلب را در می آورد ! چقدر این بچه شیرین است ... بغلش میکنم و غرق در بوسه اش میکنم و با خود می اندیشم تعبیر من از عشق چیست ؟ و تا هنوز به نتیجه ای نرسیده ام ... .

                                 

نظرات 8 + ارسال نظر
احمد دوشنبه 10 دی 1386 ساعت 12:15 ق.ظ http://www.mortezacamry.blogsky.com

شما سعی کن تو کار منطق باشی نه احساسات .زندگی بر پایه ی منطق و واقعیت است

نیلوفر یزدان پناه دوشنبه 10 دی 1386 ساعت 01:07 ب.ظ http://poetical.blogfa.com

خوب می نویسید وقلمتان روان است حتما روی قلمتان کار کنید بخصوص داستان نویسی موفق خواهید شد
با شاعرانه هایم منتظر حضورتان هستم
درود برشما

سلام
مبارکه
مگه میشه تورو فراموش کرد خانوم گل
دوست دارم
دلت شاد

هومن دوشنبه 10 دی 1386 ساعت 07:11 ب.ظ http://www.hoomy.persianblog.ir

آخی....واقعا جالبه

سید محمود جوادی دوشنبه 10 دی 1386 ساعت 09:16 ب.ظ http://jawadi.persianblog.ir/

سلام با یک کاریکاتور درباره گفتگوی تمدنها به روزم

نیلوفر یزدان پناه سه‌شنبه 11 دی 1386 ساعت 11:20 ق.ظ http://poetical.blogfa.com

اگر در تو هراس بود دست به قلم نمی بردی همان هستی که می نویسی عزیز دلم.

محیا سه‌شنبه 11 دی 1386 ساعت 02:09 ب.ظ

باز من دو روز نبودماااااااااااااااا!
تغییر مکان دادی چرا دوباره؟
من چیج شدم دیگه!

به اعصاب خودت مسلط باش عزیزم ... بابا من کی اینجا رو عوض کردم ... سوتی نده دیگه ...من همین یه بار این کارو کردم ... :))))))))))) اینجا با هر جای دیگه فرق میکنه .. خیلی فرق میکنه محیا جونم ... بووووسسسسسسسسس

نوشزاد جمعه 14 دی 1386 ساعت 06:47 ب.ظ

آخی این عسل آخه این حرفارو از کجا میاره
خیلی قشنگ گفته واقعا

عخشششمنه نوشی اگه بدونی چی شدههه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد